به گزارش خبرنگار مهر، در نشست اول از روز دوم همایش ابن سینا و فیلسوفان اسلامی که امروز چهارشنبه 27 مهر ماه با حضور دکتر رضا سلیمان حشمت استادیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر حمیدرضا رضانیا استادیار فلسفه جامعةالمصطفی، دکتر عسکری سلیمانی امیری استادیار فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و دکتر رضا رسولی شربیانی استادیار فلسفه دانشگاه قزوین برگزار شد شرکت کنندگان به ارائه مقالات خود پرداختند.
در نخستین سخنرانی از این نشست دکتر رضا سلیمانی حشمت استادیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی به ارائه مقاله خود پرداخت و اظهار داشت: از مطالب مهم در تاریخ فلسفه یکی مسئله قول به تعالی در برابر قول به حلول و درونماندگی است که پیشینیان ما به آن عنان قیام صدوری و قیام حلولی داده اند.
وی با مطرح کرده این که پرسش آن است که آیا موجودات قائم به حق به قیام صدوری هستند یا حلولی؟ حکمای مسلمان جملگی به قیام صوری و به تعبیری علم فعلی حق به اشیاء قائل شده اند. همین مسئله درباب وجود ذهنی و علم و ادراک انسان و همچنین درباب رؤیت و ابصار نیز مطرح شده است. در دوره معاصر برنتانو بر خلاف اعتقاد روان شناسی تجربی، مفهوم حیث التفاتی را که در اصل مربوط به حکمای مسلمان بود از طریق فلاسفه مدرسی از نو پیش کشیده است.
حجت الاسلام حمید رضا رضانیا دیگر سخنران این نشست بود که مقاله خود را با عنوان آفریدگار و آفرینش از نظر ارسطو و ابن سینا ارائه کرده و طی آن به تفاوت آرا و عقاید دو فیلسوف بزرگ یعنی ارسطو و ابن سینا درباره خدا و جهان آفرینش پرداخت.
وی اظهار داشت: برخی تصور می کنند که چون ابن اسینا فیلسوف مشایی است صرفا شارح اندیشه ارسطو و تابع عقاید و نظریات وی است اما بررسی دقیق نظریات شیخ الرئیس خطای این تصور را مشخص می کند. فضایی که ارسطو در آن زندگی می کرد و می اندیشید با فضای زندگی و اندیشه ابن سینا متفاوت است، آسمان ارسطو از آفتاب پرفروغ دین و پیامبران الهی و کتاب آسمانی خالی بوده اما آسمان تفکرات ابن سینا از خورشید منور آیین و وحی روشن و نورانی بوده است.
حجت الاسلام رضانیا در ادامه با اشاره به تفاوت فاحش این دو عرصه اندیشه یادآور شد: هیچ نشانه و اثری از خدا و اسماء و صفات الهی مکتب ابن سینا در ارسطو و یونان باستان دیده نمی شود.
سخنران بعدی این نشست دکتر عسکری سلیمانی امیری به شاخصه های منطق سینوی پرداخت و گفت: ابن سینا منطق ارسطویی را در شاخه اسلامی آن شرح و بسط داد و الحق می توان منطق او را منطق سینوی دانست چون علاوه بر این که ارسطویی است از آن و شارح آن یعنی فارابی متمایز است.
وی به شاخصه های منطق سینوی اشاره کرد و گفت: تغییر اساسی در ساختار علم منطق، تحول در محتوای منطق و منطق نگاری فلسفی این شاخه ها هستند که هرکدام دارای ویژگیهای متفاوتی است و می توان این شاخصه ها را در مقایسه با منطق ارسطو و منطق فارابی بیان کرد.
دکتر رضا رسولی شربیانی نیز در سخنرانی خود که براساس مقاله ارائه شده با عنوان رهیافت صوری در منطق سینوی ایراد شد گفت: به رغم تأثیر مبانی فلسفه مشاء در منطق و تعلق ارسطو و ابن سینا به این مکتب آنها دو گرایش متمایز در منطق دارند.
وی افزود: ابن سینا در منطق شفا تابع سلف خود است ولی در منطق اشارات و تنبیهات خود را از این قید رها کرده است به گونه ای که منطق اشارات با کتب پیشین منطقی خود تفاوتهایی دارد. ساختار دو بخشی منطق اشارات حذف مقولات و توجه به کلیات خمس، تعریف متمایز وی از قضیه با انتقال ویژگی صدق و کذب به قائل قضیه، ارائه تعریفی متمایز از حد در منطق المشرقین، وجود پذیرش کلی طبیعی و توجه به مغالطه و برهان نشان می دهد که ابن سینا به ضعف منطق ارسطو در بررسی اشکال پی برده است.
نظر شما